اشعار و سخنان بزرگان

غزلیات حافظ ، رباعیات خیام ، سخنان بزرگان و ...

اشعار و سخنان بزرگان

غزلیات حافظ ، رباعیات خیام ، سخنان بزرگان و ...

غزل شماره 320 - غزلیات حافظ

دیشب به سیل اشک ره خواب می‌زدم

نقشی به یاد خط تو بر آب می‌زدم


ابروی یار در نظر و خرقه سوخته

جامی به یاد گوشه محراب می‌زدم


هر مرغ فکر کز سر شاخ سخن بجست

بازش ز طره تو به مضراب می‌زدم


روی نگار در نظرم جلوه می‌نمود

وز دور بوسه بر رخ مهتاب می‌زدم


چشمم به روی ساقی و گوشم به قول چنگ

فالی به چشم و گوش در این باب می‌زدم


نقش خیال روی تو تا وقت صبحدم

بر کارگاه دیده بی‌خواب می‌زدم


ساقی به صوت این غزلم کاسه می‌گرفت

می‌گفتم این سرود و می ناب می‌زدم


خوش بود وقت حافظ و فال مراد و کام

بر نام عمر و دولت احباب می‌زدم