اشعار و سخنان بزرگان

غزلیات حافظ ، رباعیات خیام ، سخنان بزرگان و ...

اشعار و سخنان بزرگان

غزلیات حافظ ، رباعیات خیام ، سخنان بزرگان و ...

رباعی شماره 175 - رباعیات خیام

گر دست دهد ز مغز گندم نانی

وز می دو منی ز گوسفندی رانی


با لاله رخی و گوشه بستانی

عیشی بود آن نه حد هر سلطانی

رباعی شماره 174 - رباعیات خیام

گر آمدنم بخود بدی نامدمی
ور نیز شدن بمن بدی کی شدمی

به زان نبدی که اندر این دیر خراب
نه آمدمی نه شدمی نه بدمی

رباعی شماره 173 - رباعیات خیام

زان کوزهٔ می که نیست در وی ضرری

پر کن قدحی بخور بمن ده دگری


زان پیشتر ای صنم که در رهگذری

خاک من و تو کوزه‌کند کوزه‌گری

رباعی شماره 172 - رباعیات خیام

در گوش دلم گفت فلک پنهانی

حکمی که قضا بود ز من میدانی


در گردش خویش اگر مرا دست بدی

خود را برهاندمی ز سرگردانی

رباعی شماره 171 - رباعیات خیام

در کارگه کوزه‌گری کردم رای

در پایه چرخ دیدم استاد بپای


میکرد دلیر کوزه را دسته و سر

از کله پادشاه و از دست گدای