اشعار و سخنان بزرگان

رباعی شماره 170 - رباعیات خیام

خوش باش که پخته‌اند سودای تو دی

فارغ شده‌اند از تمنای تو دی

قصه چه کنم که به تقاضای تو دی

دادند قرار کار فردای تو دی

رباعیات خیام اشعار خیام رباعیات خیام حرف د رباعی شماره 170 خوش باش که پخته‌اند سودای تو دی

شنبه 10 مرداد 1394 ساعت 00:43

چندان که نگاه می‌کنم هر سویی

در باغ روانست ز کوثر جویی

صحرا چو بهشت است ز کوثر گم گوی

بنشین به بهشت با بهشتی رویی

رباعیات خیام اشعار خیام رباعیات خیام حرف ی رباعی شماره 169 چندان که نگاه می‌کنم هر سویی

شنبه 10 مرداد 1394 ساعت 00:42

تا چند حدیث پنج و چار ای ساقی

مشکل چه یکی چه صد هزار ای ساقی

خاکیم همه چنگ بساز ای ساقی

بادیم همه باده بیار ای ساقی

رباعیات خیام اشعار خیام رباعیات خیام حرف ی رباعی شماره 168 تا چند حدیث پنج و چار ای ساقی

شنبه 10 مرداد 1394 ساعت 00:40

پیری دیدم به خانهٔ خماری

گفتم نکنی ز رفتگان اخباری

گفتا می خور که همچو ما بسیاری

رفتند و خبر باز نیامد باری

رباعیات خیام اشعار حافظ رباعیات خیام حرف ی رباعی شماره 167 پیری دیدم به خانهٔ خماری

شنبه 10 مرداد 1394 ساعت 00:39

بر گیر پیاله و سبو ای دلجوی

فارغ بنشین بکشتزار و لب جوی

بس شخص عزیز را که چرخ بدخوی

صد بار پیاله کرد و صد بار سبوی

رباعیات خیام اشعار حافظ رباعیات خیام حرف ی رباعی شماره 166 بر گیر پیاله و سبو ای دلجوی

شنبه 10 مرداد 1394 ساعت 00:38