اشعار و سخنان بزرگان

غزلیات حافظ ، رباعیات خیام ، سخنان بزرگان و ...

اشعار و سخنان بزرگان

غزلیات حافظ ، رباعیات خیام ، سخنان بزرگان و ...

غزل شماره 205 - غزلیات حافظ

ا ز میخانه و می نام و نشان خواهد بود

سر ما خاک ره پیر مغان خواهد بود


حلقه پیر مغان از ازلم در گوش است

بر همانیم که بودیم و همان خواهد بود


بر سر تربت ما چون گذری همت خواه

که زیارتگه رندان جهان خواهد بود


برو ای زاهد خودبین که ز چشم من و تو

راز این پرده نهان است و نهان خواهد بود


ترک عاشق کش من مست برون رفت امروز

تا دگر خون که از دیده روان خواهد بود


چشمم آن دم که ز شوق تو نهد سر به لحد

تا دم صبح قیامت نگران خواهد بود


بخت حافظ گر از این گونه مدد خواهد کرد

زلف معشوقه به دست دگران خواهد بود