اشعار و سخنان بزرگان

غزلیات حافظ ، رباعیات خیام ، سخنان بزرگان و ...

اشعار و سخنان بزرگان

غزلیات حافظ ، رباعیات خیام ، سخنان بزرگان و ...

غزل شماره 387 - غزلیات حافظ

شاه شمشادقدان خسرو شیرین دهنان

که به مژگان شکند قلب همه صف شکنان


مست بگذشت و نظر بر من درویش انداخت

گفت ای چشم و چراغ همه شیرین سخنان


تا کی از سیم و زرت کیسه تهی خواهد بود

بنده من شو و برخور ز همه سیمتنان


کمتر از ذره نه‌ای پست مشو مهر بورز

تا به خلوتگه خورشید رسی چرخ زنان


بر جهان تکیه مکن ور قدحی می داری

شادی زهره جبینان خور و نازک بدنان


پیر پیمانه کش من که روانش خوش باد

گفت پرهیز کن از صحبت پیمان شکنان


دامن دوست به دست آر و ز دشمن بگسل

مرد یزدان شو و فارغ گذر از اهرمنان


با صبا در چمن لاله سحر می‌گفتم

که شهیدان که‌اند این همه خونین کفنان


گفت حافظ من و تو محرم این راز نه‌ایم

از می لعل حکایت کن و شیرین دهنان