اشعار و سخنان بزرگان

غزلیات حافظ ، رباعیات خیام ، سخنان بزرگان و ...

اشعار و سخنان بزرگان

غزلیات حافظ ، رباعیات خیام ، سخنان بزرگان و ...

غزل شماره 60 - غزلیات حافظ

آن پیک نامور که رسید از دیار دوست

آورد حرز جان ز خط مشکبار دوست


خوش می‌دهد نشان جلال و جمال یار

خوش می‌کند حکایت عز و وقار دوست


دل دادمش به مژده و خجلت همی‌برم

زین نقد قلب خویش که کردم نثار دوست


شکر خدا که از مدد بخت کارساز

بر حسب آرزوست همه کار و بار دوست


سیر سپهر و دور قمر را چه اختیار

در گردشند بر حسب اختیار دوست


گر باد فتنه هر دو جهان را به هم زند

ما و چراغ چشم و ره انتظار دوست


کحل الجواهری به من آر ای نسیم صبح

زان خاک نیکبخت که شد رهگذار دوست


ماییم و آستانه عشق و سر نیاز

تا خواب خوش که را برد اندر کنار دوست


دشمن به قصد حافظ اگر دم زند چه باک

منت خدای را که نیم شرمسار دوست